نانینو

نانینو

Nanino
نانینو

نانینو

Nanino

مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه


مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه

مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه در 23 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه

تحقیق NGO مورد بررسی هستیا اندیشه
پژوهش NGO مورد بررسی هستیا اندیشه
مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه
دانلود تحقیق NGO مورد بررسی هستیا اندیشه
NGO مورد بررسی هستیا اندیشه
NGO 
هستیا 
اندیشه
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 72 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23

مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه در 23 صفحه ورد قابل ویرایش

 

NGO مورد بررسی: هستیا اندیشه

هستیا ایزد بانویی است که در اسطوره‌ها به معنی زن دانا و آگاه آمده است، زنی که گرما و روشنی خانه‌های مردم از اوست.

1- معرفی:

هستیا اندیش، کانونی است غیر دولتی، غیرانتفاعی که به همت گروهی از افراد فعال و آگاه در عرصه مسائل اجتماعی با هدف حساس سازی و تغییر نگرش مردم نسبت به مسائل جنسیتی در یک جامعه مدنی پویا از طریق توانمند سازی و ارتقاء آگاهی با آموزش، پژوهش، اطلاع رسانی، ترویج و لابی گری در سال 1381 تأسیس شده است.

2-چشم انداز:

آرمان کانون، جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌ای است انسانی، آزاد، عادلانه و عاری از خشنونت، جایی که زنان و مردان با برخوداری از حقوق انسانی وفرصت‌های برابر، صرف نظر از تبعیض‌های جنسیتی، نژادی، طبقاتی، قومی، مذهبی، سنی ودیگر وضیعت‌های محرومیت زا همگام با هم در توسعه انسانی پایدار صاحب نقش باشند و از ثمرات آن بهره‌مند گردند.

3- اهداف:

        · رفع کلیشه‌های تبعیض جنسیتی

        · رسیدن به برابری زن و مرد در چارچوب معیار‌های حقوق بشر

        · بهبود زندگی زنان

        · مشارکت زنان در حوزه‌های تصمیم گیری، مشاغل مدیریتی و پست‌های کلیدی

        · دستیابی زنان به سرمایه، تولید و اطلاعات در زمینه‌های مختلف

        · تلاش برای گسترش تفاهم و گفتمان اجتماعی میان زنان و مردان

        · بهبود بخشیدن دید جامعه نسبت به توانایی زنان در تمامی عرصه‌ها

        · آسیب شناسی زنان با تکیه بر محیط اجتماعی و فرهنگی

        · رایزنی و تبادل تجربیات میان اعضا، سازمانهای ملی و بین‌المللی

        · انجام پژوهش در امور زنان و انعکاس نتایج به دست آمده به مردم و مراجع مسئول

        · مخالفت با همه اشکال خشونت دیدگان در جهت بهبود وضعیتشان

        · تغییر ارزشها و طرز تلقی‌ها و اعمال تقویت کننده خشونت

4- اعضای هئیت مؤسس چه کسانی هستند؟ جلوه جواهری، بیتا طاهباز‌، مونا محمدزاده، سارا لقمانی، کاوه مظفری

5- چه کسی یا کسانی NGO  را حمایت مالی می‌کنند؟ از طرف محل یا نهاد خاصی حمایت نمی‌شوند اعضای NGO  خودشان هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند و افراد عضو هم ماهانه هزار تومان پرداخت می‌کنند.

6- مشکلات سازمان چیست؟ مالی، امنیتی (اجرای مراسم)، گرفتن مجوز، جانیفتادن نقش NGO  در جامعه و…

7- روابط اعضای NGO  با همدیگر چگونه می‌باشد؟ چون اعضای NGO در کل جوان می‌باشند همگی اعضاء زیر 30 سال سن دارند روابطشان خیلی با همدیگر صمیمانه می‌‌باشد.

8- آیا با NGO ها یا نهاد‌های دیگر در ارتباطید؟ بله مثلاً NGO های محیط زیست وهم‌‌اندیش زنان و…

9- فعالیت‌های انجام شده توسط هستیا را ذکر بفرمایید؟

-         برگزاری مراسم 8 مارس 1381: حقوق انسانی و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان

-         توانا سازی اعضا با شرکت در کارگاهها، کلاسهای آموزشی و برگزاری دوره‌های مطالعاتی

-         چاپ نشریه هستیا

-         مشارکت در کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ؟ مارس

-    جمع‌آوری طومار از دانشگاهها در اعتراض به طرح سهمیه‌بندی جنسیتی در پذیرش رشته‌های پزشکی و فرستادن آن به مجلس

-         برگزاری مراسم 8 مارس سال 1382: زنان، صلح و خشونت

-         راه اندازی سایت هستیا

-         مشارکت در کمپین اعتراضی علیه صدا و سیما

-         پیوستن به گروه همکاری پکن

-         برگزاری و شرکت در جلسات هم‌اندیشی زنان.
فاطمه کریمی

-         مسائل زن و خانواده از محضر آیت‌الله امینی:

1-   جایگاه زن از دیدگاه اسلام

2-    ناقص بودن عقل زنان

3-    مسائل حقوق بشر درباره جایگاه زن و مرد

-         حق حیات و زندگی

-         حق آزادی

-         حق استفاده از منابع طبیعی

-         حق بهداشت و درمان

-         حق اشتغال

-         حق تملک و تصرف در اموال خود

-         حق امنیت

-         حق جعل قانون و در سایه قانون زیستن

-         حق دخالت و مشارکت در حکومت

-         حق اختیار همسر

-         حق داشتن و تربیت فرزند

-         حق اندیشیدن و عقیده داشتن

-         حق تحصیل علم

-         حق تکامل روحی و معنوی

4-   روابط زن و مرد در جامعه

5-    الگوی زن مسلمان

-         خانه‌داری

-         شوهر‌‌داری

-         شرکت در کارهای بیرون از خانه

6-   نتیجه‌گیری

آیت‌ا… امینی جزو کسانی است که سابقه طولانی در عرصه تحقیق . تألیف و خصوصاٌ اولویت دادن به موضوعات تربیتی، خانوادگی و به ویژه مسائل زنان دارد. این کتابها و تألیفات عبارتند از: آئین همسرداری، آئین تربیت، انتخاب همسر، بانوی نمونه اسلام. این کتابها مشخصاٌ پیرامون موضوع زن و مسائل زنان می‌باشد. البته در کتابهای دیگری مثل کتاب «آشنایی با مسائل کلی اسلام» هم حدود 90 صفحه که تقریباٌ یک سوم کتاب است در مورد مسائل زنان می‌باشد.

1- جایگاه زن از دیدگاه اسلام:

مقام زن در قرآن و در اسلام، در واقع همان مقام انسان است. اصولاٌ خیلی جالب است که در هزار و چند صد سال قبل که زن را معمولاٌ یک جنس پست‌تر و ضعیف‌تر می‌دانستند و حتی بعضی‌ها در انسان بودن او تردید داشتند‌، اسلام هیچ این مسأله را به طور مستقیم مطرح نمی‌‌کند، بلکه مسائلی را که درباره انسان بیان می‌کند به طور طبیعی شامل زن و مرد و هر دو می‌کند. بنابراین برای تبیین مقام زن باید بررسی کنیم و ببینیم که مقام انسان از دیدگاه اسلام چیست؟

اسلام انسان را موجودی ممتاز و برتر از موجودات مادی می‌داند که مرکب از جسم و روح است. انسان موجودی است باقی که در آفرینش او هدفی وجود دارد و
آن هدف، تکامل نفسانی و سعادت در مجموعه حیات و بویژه سعادت اخروی است. با این بیان مقام زن هم روشن می‌شود. در قرآن و احادیث نسبت به این موضوع تأکید شده است. از جمله در قرآن خداوند می‌فرماید: ما بنی‌آدم آدمیزادگان را گرامی داشتیم، یعنی مقامشان را بالا بردیم از سایر موجودات مادی- هم زنان آدمیزاده‌اند و هم مزدان- و برای اینها در خشکی و دریا وسیله‌ حمل فراهم کردیم و برای رزق و روزی‌شان غذاهای پاکیزه‌ای تهیه دیدیم و آنان را بر بسیاری موجودات برتری دادیم. پس در این آیه در صدق عنوان بنی‌آدم، زن و مرد مساوی هستند. اگر زن برتر نبود گفته می‌شد:«ما مردها را برتری دادیم».

در موضوع آفرینش آدم به طور کلی داستانش در قرآن مفصل است که خداوند متعال به فرشتگان فرمود که من می‌خواهم خلیفه‌ای را در زمین بیافرینم. اما آن خلیفه مرد تنها نبود. بلکه انسان بود یعنی بنی‌آدم و همه انسانها در طول تاریخ خلیفه خدا هستند و در این جهت زن و مرد تفاوت نمی‌کنند. اینکه اسلام اصلاٌ زن و مرد را جدا نکرده است خیلی مسئاله جالبی است، یعنی این امر مسلمی است که اصلاٌ قابل بحث نیست، خصوصاٌ در آن زمانها که حتی بعضی‌ها در انسان بودن زن تردید می‌کردند، اسلام احتیاجی به دفاع نمی‌بیند هیچ جایی نداریم که اسلام گفته باشد زن هم انسان است، چون این امر مسلمی است.

ما در تمام قرآن حتی یک آیه پیدا نمی‌کنیم که زن را پایین‌تر از ورد بداند و احتمال نقصان و ضعفی را در عقل و یا در کارهای اجتماعی‌اش داده باشد. مرد محوری، خود‌محوری و مرد را عالی‌تر دانستن، همه اینها از رسوماتی است که از سابق باقی مانده است. الان هم در همه جوامع افرادی هستند که زن را عقب‌تر از مرد می‌دانند. اسلام با این افکار موافق نیست.

        · حق اندیشیدن و عقیده داشتن:

زن عاقل است، مرد هم عاقل است. یعنی عقل داشتن و فکر کردن از خواص هر دوست. وقتی که خدا این نعمت را به کسی داده است او هم حق دارد که آه را به کار بیندازد وفکر کند، و طبیعی است که انسان در پی اندیشه‌هایش به یک عقیده‌ای می‌رسد، حالا این عقیده یا نسبت به مسایل معنوی و اخروی و امثال اینهاست، یا در مورد مسائل اجتماعی و دنیوی. به هر حال عقیده انسان محترم است از هر راهی که کسب کرده باشد.

        · حق تحصیل علم:

یکی از حقوق انسانی حق تحصیل علم است، بنابراین تحصیل کردن برای بانوان یک حق طبیعی و یک حق انسانی است. در این زمینه روایات فراوانی داریم و شاید فقط شش یاهفت مورد روایت داشته باشیم که آنها هم البته تحصیل خانمها را نهی نکرده است بلکه نوشتن خانمها را نهی کرده است، به این معنی که گفته خط و نوشتن را تعلیمشان نکنید. در اصل تحصیل ما هیچ نهی نداریم به طور مطلق خانمها می‌توانند تحصیل کنند اما در مورد خط چند روایت داریم که این روایات اولاٌ اکثر آنها ضعیف یا مرفوع و یا مرسلند و دلالتشان هم قوی نیست. مثلاٌ در حدیثی از پیامبر آمده است که زنان را در غرفه‌ها و در طبقات فوقانی جای ندهید. کتابت و نوشتن را به اینها نیاموزید و فقط زیستن و سوره نور را یادشان بدهید. به نظر من بی‌دلیل است که بعضی‌ها با استناد به این حدیث می‌خواهند جلوی تحصیلات زنان را یگیرند حتی در زمان پیامبر زنانی بوده‌اند که خیلی عالمه بودند، تحصیل می‌کردند مثلاٌ حضرت زهرا- عایشه- حفصه که علاوه بر خواندن، نوشتن هم می‌دانستند.

اگر قرار بود که زنها دنبال تحصیل علم نروند، قطعاٌ خداوند استعدادش را هم به آنها نمی‌داد پس باید بروند و با مردها در این جهت کاملاٌ مشترکند.

تقریباٌ نصف جامعه ما زن است طبعاٌ باید نصف دانشگاههای ما هم زنانه محض باشد نصف دبیرستانها مدارس ابتدایی و راهنمایی باید زنانه باشد و چه بهتر که همه ارکان آن را خودشان اداره کنند، یعنی از راننده گرفته تا مستخدم و دبیر و آموزگار و استاد، همه از خود خانمها باشند.

و به نظر من بهترین رشته برای تحصیل زنان مربوط به رشته پزشکی و توابعش است چون این رشته‌ها همیشه مورد نیازند برای  همه و از جمله بانوان. چون لازمه رشته پزشکی لمس کردن طرف مقابل و معاینه کردن اوست و برای زنان مشکل است که یک پزشک مرد او را لمس کند پس باید زنان خود پزشک باشند. تا این زمینه لمس کردن که باعث ایجاد انحراف است از بین برود و احکام الهی و مصالح مورد نظر دین به آسانی بتواند پیاده شود.

در معاینه شدن زن توسط پزشک ورد اولاٌ زمینه انحراف وجود دارد ثانیاٌ اگر زن متدین باشد و نخواهد مرتکب خلاف شود ناراحتی روحی برایش می‌آید و علاوه بر این عوارض منفی دیگری هم می‌تواند پیش بیاورد مثلاٌ ممکن است شخص نسبت به همسر خودش علاقه و احساسی را که سابقاٌ داشت از دست بدهد و زندگی‌اش مختل شود.

چرا زن باید منشی باشد و مرد پزشک؟ باید پزشک متخصص، زن باسد منشی‌اش هم زن باشد. این شأنی نیست که یک خانمی بیاید منشی شود برای یک پزشک مرد، یا مثلاٌ در حال عمل جراحی دستیار او باشد.

همانطور که یک زن در رشته پزشکی می‌تواند مرجع درمان بیماری و معالجه شوند در زمینه مرجعیت دینی هم می‌تواند مرجع فتوا شود.

من نظرم اینست که ما بر اساس آمارهایمان باید پذیرفتن دانشجویان پسر را در رشته‌های پزشکی به حداقل برسانیم در عوض دانشجویان دختر را بیشتر برای این رشته‌ها بپذیریم تا این دو در همه سطوح عمومی، تخصص و فوق تخصص متعادل شوند.

 · حق تکامل روحی و معنوی:

از آنجا که انسان دارای استعداد و ظرفیت تکامل روحانی و پیشرفت عقلی است برای زن و مرد این حق وجود دارد که برای نیل به مقامات عالی معنوی تلاش کنند و به تعالی روحی و کمالات نفسانی نایل شوند و کسی حق ممانعت از این امر را ندارد.


4- روابط زن و مرد در جامعه:

اسلام برای جلوگیری از تحریکات ناصحیح و ارتباط مشروع اختلاط زن و مرد را محدود می‌داند و آنان را ملزم می‌کند به حفظ حجاب، پرهیز از نگاه کردن به همدیگر و یا پرهیز از ایجاد محیطهای کاری مختلط. همه اینها برای سلامت خانواده و روح و برای به فساد نیافتادن انسانهاست. این چیزی است که اسلام خواسته است که زن و مرد ارتباط به آن شکل نداشته باشند تا مشکل اجتماعی و روانی ایجاد نشود و این به نفع زن و مردست. و من پیشنهاد می‌کنم که محیط مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها نیز جداسازی شود و این به نظر من بیشتر به نقع زنان است بهتر می‌توانند استقلال و لیاقت خود را نشان دهند اثبات کنند و آزادانه پیشرفت بکنند. ما جدایی را اینطور نمی‌گوییم که آنان اصلاٌ روی همدیگر را نبینند بلکه منظور از آن معایناتی است که محذور شرعی ندارد.

5- الگوی زن مسلمان از دیدگاه امینی:

آیت‌ا… امینی در کتاب بانوی نمونه اسلام، فاطمه(س) را به عنوان نمونه و الگوی زنان مسلمان بیان می‌کند و در این کتاب به بیان ویژگی‌هایی از او که باید چراغ راه دیگر زنان مسلمان باشد اشاره می‌کند و ما نیز به ذکر پاره‌ای از این موارد که رمز خوشبختی و سعادت یک زن مسلمان است اشاره می‌کنیم:

-         در امور مربوط به خانه‌داری به امر پیامبر وظایف به طور مساوی بین فاطمه و علی تقسیم شد. علی مسئول امور خارج از خانه و فاطمه نیز مسئول امور مربوط به داخل خانه می‌شود هر چند کارهای خانه سنگینی زیادی بر دوش فاطمه می‌گذارد ولی این زن نمونه اسلام بدون هیچگونه شکایتی به انجام کارها می‌پردازد. فاطمه(س) از این تقسیم‌‌بندی ( تقسیم‌بندی طبیعی) خیلی خوشحال بود چون می‌توانست بهتر به امور خانه‌داری و تربیت فرزندان بپردازد.

دانلود مقاله NGO مورد بررسی هستیا اندیشه

مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین


مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین

مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین در 27 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین

تحقیق بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین
پژوهش بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین
مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین
دانلود تحقیق بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین
بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین
هستی شناسی 
نظر وینگشتاین
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27

مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین در 27 صفحه ورد قابل ویرایش


بر همین اساس ابتدا به هستی شناسی فلسفه وینگنشتاین می‌پردازیم که در آن یک نگرش اتمیتی را، تحت تأثیر راسل ارائه کرده است. اما قبل از آن باید متذکر شویم ک هستی شناسی ویتگنشتاین متضمن یک رشته قضایای تجربی ریست بلکه این قضایا بر خاسته از نگرشهای شهودی اویند که از ساختار و ماهیت زبان استتاج کرده است. این قضایا بیانگر این مطلب هستند که اگر قرار است قضیه یا جمله خبری با معنایی وجود داشته باشد، در آنصورت عالم باید چگونه باشد به عنوان یکی از مهمترین عناصر هستی شناسی فلسفه ویتگنشتاین، این یا ابژه های بسیط هستند که نهای ترین و بسیط ترین مؤلفه های عالم را تشکیل می‌دهند. ویتگنشتاین هیچ نمونه ای از این اعیان را ذکر
نمی‌کند و به جهل خود نسبت به چگونگی و ماهیت آنها اعتراف می‌کند. اما معتقد است که وجود آنها لازم و ضروری است و این ضرورت وجود آنها را از ماهیت زبان و تعیین معنای گزاره ها استنتاج می‌کند به این ترتیب که در تعلیل گزاره ها برای کشف صورت منطقی حقیقی آنها و کشف معنای آنها، تعلیل یابد به پایانی برسد، امکان ندارد که تحلیل تا بی نهایت ادامه یابد. از آنجا که هر تحلیلی به گذاره های بنیادین منتهی می‌شود که مرکب از اسامی‌یا نامهایند، لذا باید چیزهای بسیطی وجود داشته باشد که، این نامها مطابق باشند. حال اگر این اعیان بسیط وجود نداشته باشد در آنصورت این گزاره ها بدون مرجع و در نتیجه بی معنا خواهند بود. از سوی دیگر از آنجایی که معنای همه گذاره ها در نهایت مبتنی بر معنای گذاره های بنیادین است. حال اگر گزاره های بنیادین بدون مرجع و بی معنا باشد و در آنصورت همه گذاره ها بی معنا خواهند بود و هیچ گزاره معنا درای وجود نخواهد داشت اما این نادرست است لذا ایمان باید وجود داشته باشند مهمترین مشخصه  هستی شناسی ویتگنشتاین نگاه اتمیتی او به عالم است، همانطور که این نگاه اتمیمتی را در باب زبان نیز دارد. در واقع سعی و تلاش اصلی ویتگنشتاین این ایت که همه عالم و هم زبان را به عناصر و مؤلفه های بنیادینشان تقلیل دهد و بر اساس نظریه تصویری، تناظر یک به یکی میان عناصر عالم و زبان بر قرار سازد که بر طبق این متناظر، عناصر و مؤلفه های زبان بیانگر و تصویگر عناصر و مؤلفه های عالمند. بر اساس نگرش اتمیتی ویتگنشتاین عالم به مجموعه واقعیتها(فاکتها) یا واقعیتها تقلیل می‌یابد (گزاره ارساله) به جای نظریه اتمیتی  و سنتی در مورد عالم که عالم را مجموعه ای از ابژه می‌داند فاکتها (واقعیتها)، حالتهای امور واقع موجود هستند. (رساله. Z) و حالتهای امور واقع به نوبه خود ترکیبهایی از ابژه ها هستند این ابژه مابسقرین عنصر را تشکیل دهنده عالم می‌باشند ک به روشهای گوناگون و معینی با یکدیگر ترکیب می‌شوند و حالتهای امور واقع را ایجاد می‌کنند اما ترکیب آنها با یکدیگر بر طبق خصوصیات منطقی و ذاتی شان صورت می‌گیرد و به واسطه خصوصیات منطقی و ذاتی است که امکانات و احتمالات ترکیب با ابژه های دیگر تعیین می‌شود

ویتگنشتاین توضیح این نگرش امنیتی را در ابتدای رساله آورده است که بر طبق آن، عالم را «مجموعه تمام چیزهایی که واقعیت دارد» (گذاره ارساله) تعریف می‌کند و در توضیح این گزاره می‌گوید: «جهان مجموعه واقعیتها است و نه مجموعه ی چیزها.» (رساله منطقی - 1/1) در اینجا تطابق ساختار زبان و ساختار عالم کاملا هویدا است زیرا همانطور که ویتگنشتاین جهان را مجموعه واقعیتها می‌داند و نه مجموعة چیزها، زیان را نیز مجموعه گزاره ها می‌داند و در نظریه زبانشناختی خود واحد بنیادی معنا را جمله می‌داند نه واژه، «واقعیت از واقعیت امر تشکیل شده است و انباشته از «چیزها» نیست یعنی جهان فراهم آمده از چیزهای پراکنده و بی ربط و جداگانه نیست بلکه مجموعه اشیای به هم مرتبط است بنابراین به جای جستجو از مدلول اسامی‌باید به نسبت میان آنها توجه کنیم و از سازگاری و ناسازگاری قضایای به وی در بر دارنده این سنتها با عالم خارج سخن بگوئیم.»

بنا به گفته وی علت آنکه  عالم را مجموعه واقعیتها می‌داند، این است که در این کل واقعیتها نیز که هر آنچه را که مورد است، مشخص می‌کنند، و نیر هر آنچه را که مورد نیست ها وارد، ونیز یکی از مفسران رساله منطقی مختلفی در کتبابش با عنوان در آمدی بر رساله درباره علت اینکه ویتگنشتاین عالم را مجموعه امور واقع می‌داند، نه مجموعه اشیاء می‌گوید:« اگر بگوییم عالم مجموعه ای از اشیاء است، نحوه تألیف وجود شکل اشیاء را سکوت گذاشته ایم. اشیاء فقط به صورت عناصر مقدمه امور واقع وجود دارند.. به همین دلیل است که عالم نه فقط از اشیاء تشکیل شده است و به اعتباری نه فقط مجموعه ای از امور واقع است بلکه عبارتست از امور واقع منطقی.» همانطور که ملاحظه کردیم، ویتگنشتاین در تعریف عالم میان «امر واقع « و «شی» یا ابژه قائل می‌شود. اما باید بگوییم که هر چند او میان آنها تمایز قائل می‌شود و امر واقع را بین شی نمی‌داند با این حال ارتباطی میان آنها بر قرار است. برای فهم بهتر این امر باید آنچه که ویتگنشتاین از این دو واژه در نظر دارد توجه کرد. منظور ویتگنشتاین از«شیء» هما اشیاء عادی و فیزیکی که موضوع تجربه روزمره هستند. از قبیل میز، سنگ، تخته و .... نیست زیرا طبق نظر ویتگنشتاین «شیء یا عین» که جزء متناظر آنها و زیان همان اسامی‌یا نامها هستند، بسیط می‌باشند مرکب از اعیان دیگر نیستند و برای درک معنای آدم آنها نیازی به اسامی‌ساده تری نیست و اسامی‌این اعیان بسیط را می‌توان بی واسطه دریافت، در حالی که اشیاء و اعیان فیزیکی پیرامون ما که موضوع توبه روز مره ما هستند، از نظر ویتگنشتاین مرکب هستند و اسامی‌آنها را می‌توان با اسامی‌ساده تری توصیف و تحلیل کرد و معنایشان را به این اسامی‌ساده باز گرداند. ویتگنشتاین معتقد است که این اشیاء بسیط را نمی‌توان توصیف کرد، تنها شیوه ای که می‌توانیم زبان را برای مکاتب از آنها استعمال کنیم نامیدن آنها ست علت اینکه نمی‌توانیم آنها را توصیف کنیم این است که اگر بخواهی آنها را وصف کنیم، باید به مولفه هایشان یا اسامی‌خاص دیگر تحلیل کنیم، اما این امکانپذیر نیست زیرا آنها بسیط هستند و مرکب نمی‌باشند در زبان نیز عنصری زیانی متناظر  با ابژه ها که همان اسمها یا نامها هستند، نیز بدین گونه اند. این عنصر ابتدای زیان تعریف ناپذیر است و این تعریف ناپذیری آن نشان می‌دهد که این عنصر صرفاً به واسطه ی ارتباطش با چیزی که معرف و بیانگر آن است معنا دارد و در کسب معنا نیازی به اسامی‌دیگر ندارد.

از سوی دیگر، این اعیان بسیط هیچگونه خصومت و ویژگی ندارند که بر اساس آنها، بتوان آنها را وصف کرد. زیرا اگر خصوصیتی داشتند در آنصورت نمی‌توانستند بسیط باشند و از آنجایی که هیچگونه خصومتی ندارند لذا تفسیری در آنها نسبت به این خصوصیات صورت نمی‌گیرد حتی نمی‌توان فرض کرد که این ابژه از مزبور به عدم تغییر می‌کند زیرا وجود ابژه از قبل در کاربرد نام متناظر با آن فرض می‌شود بر اساس همین بساطت و عدم تکرب ابژه از خصوصیات است که یکی از مفسران اندیشه های ویتگنشتاین، دانالدهاوسون می‌گوید:« ظاهراً هر ارزشی از شیء همان است.که ارسطو از جوهر نقتیس اراده می‌کرد، جوهر بر اساس این نظر، ضرورتی منطقی، جوهر یک چیزی همان است که همه ی اوصاف آن چیزی عارض آن اند. هر آنچه درباره «X » بتوان گفت...... منطقاً متمایز است از «  X فی نفسه» یعنی همان ناشناخته و جوهری بود در عالم واقع، که ما به ازاء اسم « X» در زبان است. ویتگنشتاین در مورد «بساطت ایمان» دقت بسیار زیادی داشت و حتی از راسل دقیقتر بود، به نظر او « به اعتباری می‌توان گفت ابژه ها بدون رنگ هستند»( رساله ( 0232/2) اما راسل جملاتی همچون « این سفید است» را قضیه ای بنیادین می‌داند ک متضمن یک فاکت بسیط است، ویتگنشتاین این نظیریه ی راسل را نمی‌پذیرید و معقتد است رنگها نمی‌توانند بسیط باشند زیرا بر اساس نظر وی، فاکتهای اتمی‌که مرکب از اعیان بسیط هستند« منتقل از یکدیگر هستند، و از بوریابنور یکی وضعیت امر نمی‌توان بوریانبور وضعیت امر دیگری را استنتاج کرد.» (رسالاه 2-061/2 ) اما این شرط در مورد رنگها تحقق نمی‌یابد زیرا از گزاره ی « این سفید است» می‌توان گزاره ی « این قرمز نیست» را استنتاج کرد ( رساله 3571/6 ) و این نشان می‌دهد که رنگها بسیط نیستند و قضایایی که در مورد آنهاست نیز به طور کامل هنوز تحلیل نشده اند. خود ویتگنشتاین هیچ نمونه ای را از این اعیان بسیط و همچنین گزاره های ابتدایی که مرکب از اسامی‌متناظر با این ایمان  بسیط است. ارائه نمی‌کند و در زمان نگارش عقیده داشت که هر چند در وجود این اعیان شکی نیست اما نمی‌توان ماهیت و چگونگی آنها را فهمید همانطور که قبلاً گفتیم وجود آنها را بطور پیشینی نه تجربی از ماهیت زبان و تعیین معنای گزاره ها استنتاج می‌کند« تعیین» ؟؟ این امر است که «ایمان و واقعیت نیز در این سطح اسامی‌] قسمت میان ای ساده و اعیان بسیط [ قرار می‌گیرد.»

اما هر چند ویتگنشتاین معتقد است که نمی‌توان درباره چگونگی اعیان بسیط سخن گفت، اما این اعیان بسیط و ثابت را جوهر عالم می‌داند( رساله 021/2 که از ترکیب این عناصر ثابت، صور خارجی متغییر، یعنی حالات و اوضاع امور پدپد می‌آیند« احتمال دارد که ویتگنشتاین این امور را به عنوان یک شرط ضروری وجود بقایا و اوضاع و حالات اشیاء که قضایا با آنها صادق و کاذب می‌شوند، درک و استنباط کرده باشد با این «امور» است که ثبات تفدیین می‌شود، ثباتی ک اگر نبود نمی‌توانستیم هیچ چیز درباره ی عالم بگوئیم.»

رد روش تجزیه و تحلیل

بارد نظریه جوهر گرایانه، نه تنها اولیه  ویتگنشتاین دربارة زبان مورد تحول و دگرگونی قرار گرفت بلکه روش مورد نظر رساله، ضعیف، روش تجزیه و تحلیل نیز مورد حمله قرار گرفت زیرا « آن نوع تجزیه و تحلیل همیشه در پی ارائه ی تعریف است. اما فرض این که همیشه معنا را می‌توان در تعریف گنجاند. مرتکب شدن یکی از آنه دو خطاست که او در جوهر گرایی تشخیص داد. چون فرض بر این است که اشیایی که کلمه ای بر آنها دلالت می‌کند، دارای عامل مشترکی هستند نه این که، مانند چهره های اعضای یک خانواده به هم شبیه باشند. برای سنجیدن اثر این حرکت دوم ضد جوهر گرایی کافی است ببینیم تا چه حد تبین اختلاف ها و شباهت های میان چیزهایی که مردم می‌گویند با تعمیم این تبین به تعریف ها و هم ارزی های منطقی از دست می‌رود مثلاً اختلافی وجود دارد بنی همانستی در حوزه اعیان با همانستی در حوزة احساس. ام این معیارها طبیعتاً در تعریفات «احساس» و «عین مادی» ملحوظ نیستند.» یکی از مفسرین ویتگنشتاین معتقد است از آنجا که ویتگنشتاین در بندهایی از پژوهشها (بند 90 و91 ) می‌گوید که گاهی  سود فهم ها را «می‌توان به وسیلة جایگزین کردن یک صورت بیان به جای صورت دیگر، برطرف کرد. این را می‌توان« تحلیل صور بیا نمان خواند» ( بند 90) بنابراین تحلیل در برخی از موارد مفید است اما آنچه که ویتگنشتاین آن را مورد نقد قرار می‌دهد«صور بیشتر تحلیل شدة» یک بیان را می‌توان بیشتر و بیشتر تحلیل کرد تا جایی که ما به یک « تحلیل نهایی» برسیم که بیان در آن کاملاً روشن گردیده و همة ابهامها زدوده می‌شوند.» در واقع می‌توان گفت که تحلیل مورد نقد، تحلیلی است که در نهایت به یک حالت دقیق بدون کامل خواهد رسید که بر اساس آن معنای هر گزاره را می‌توان گزاره های مرکبی که امور واقع مرکب را توصیف می‌کنند به بسیط ترین فاکتها را توصیف می‌کنند. در ضمن روند تحلیل نه تنها در مورد جملات و روشن تر کردن معنای آنها همواره کار ساز نیست، بلکه در مورد واژه ها و مفاهیم مرکب نیز این گونه است زیرا همواره این گونه نیست که بتوان در مورد مفاهمی‌و واژه های مرکب، تحلیلی را بر حسب واژه ها و مفاهیم بسیط تری اجرا کرد زیرا به عنوان مثال مجموعه هیی از قبیل «معنی» «تفکر» گزاره ، عدد، بازی و .... را نام برد که چون صریحاً بسایط را نامگذاری نمی‌کنند لذا باید آنها را لاز جمله امور مرکب به شمار آورد. اما درست نیست که چنین محمولهایی باید تحلیلی بر حسب محمولهای بسیط تری داشته باشند. خود ویتگنشتاین پس از بازگشت مجددش به فلسفه اعتراف می‌کند که عقیده اولیه ی وی در باب  روش تحلیل و امکان تحلیل کامل هر گزاره به گزاره های بنیادین عقیده نادرست بود و در گفتگویی با شلیک و وایزخان(1931) به این نکته اعتراف می‌کند« (من تشخیص دادم که ما نمی‌توانیم دربارة صودر گزاره های بنیادین، فرضهای پیشینی بسازیم، ولی با وجود اینکه فکر می‌کردن که ارائه ی فهرستی از گزاره های بنیادین زمانی ممکن خواهد بود. تنها در سالهای اخیر است که خود را از این اشتباه رهانیده ام..» ویتگنشتاین در کتاب پژوهشهای فلسفی در بندهای مختلفی ناکارایی روشن تحلیل در همة موارد را با مثال توضیح می‌دهد از نظر او نه تنها روش تحلیل در مورد همه گزاره ها برای تعیین معنای آن گزاره ها کاربرد ندارد بلکه چه بسا تحلیل یک گزاره به گزاره های بسیط تر با عص صعب فهم معنای آن گزاره می‌شود. (بند 6  پژوهشها) او مثال
« جا روی من آن گوشه است» را ذکر می‌کند و صریحاً اعلام می‌کند که این عقیده که جمله تحلیل شده یک گزاره شکل بنیادین آن گزاره است و فقط همان نشان می‌دهد منظور همان نشان می‌دهد منظور از گزاره اول چیست، یک عقیده نادرست است. ( بند 63 پژوهشها) علاوه بر این می‌گوید نه تنها همواره تحلیل معنا را روشن نمی‌سازد بلکه حتی گاهی اوقات معنا را از بین می‌برد مثلاً یک پرچم را در نظر بگیرید. به عنوان مثال پرچم کشور خودمان  سه رنگ است. ترتیب این رنگها برای خود خصلت کاملاً ویژه ای دارد. حال اگر بخواهیم آن را به اجزاء و عناصر آن تحلیل کنیم، خصلت و معنای ویژه خود را از دست می‌دهد و یا ویتگنشتاین در همان بند 94  مثال بازی ای را که قبلاً خصوصیت آن را گفته بود، ذکر می‌کند و معتقد است که اگر بخواهیم آن را تحلیل کنیم دیگر آن بازی نخواهد بود بلکه در صورت تحلیل، یک بازی زبانی دیگری خواهد بود هر چند که با باریی اول مربوط باشد.

دانلود مقاله بررسی هستی شناسی از نظر وینگشتاین

هستی شناسی و آنتولوژی


هستی شناسی و آنتولوژی

آشنایی با هستی شناسی و آنتولوژی

دانلود هستی شناسی و آنتولوژی

هستی شناسی
آنتولوژی
سمنتیک وب
دسته بندی کتابداری
فرمت فایل docx
حجم فایل 2307 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 106

مطالعه فلسفی طبیعت هستی، شدن، وجود یا حقیقت است؛ همچنین به عنوان پایه مقولات وجودو روابطشان.[۱] هستی‌شناسی که به‌طور سنتی به عنوان بخشی از شاخه‌های عمده از فلسفه، یعنی متافیزیک شناخته می‌شود، اغلب با سوالاتی از قبیل اینکه چه چیزهایی وجود دارند یا ممکن است گفته شود وجود دارند و اینکه چگونه چنین اشیایی ممکن است در یک سلسله مراتب گروه‌بندی شوند و طبق شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان تقسیم‌بندی شوند. اگرچه هستی‌شناسی به عنوان یک امر فلسفی به شدت فرضی است، همچنین در علم اطلاعات وتکنولوژی کاربردهایی مانند مهندسی هستی شناختی دارد.

 

فهرست مطالب

 

عنوان.

فصل 1 : مقدمه.

1-1-  تاریخچه وب

1-2-  مشخصات وب فعلى..

1-3-  قابلیت هاى وب فعلى..

1-4-  مزایاى وب فعلى..

1-5-  چرا وب فعلى کافى نیست؟.

1-6-  اجزاء وب..

1-7-  سیر تکاملی وب..

فصل 2 : وب معنایی.

2-1-  مقدمه.

2-2-  تعریف وب معنایی..

2-3-  تاریخچه وب معنایی..

2-4-  چهره وب معنایی..

2-4-  ایجاد وب معنایی..

2-6-  معماری وب معنایی..

2-7-  مؤلّفه‌های وب معنی‌نگر.

2-7-1-  XML.

2-7-2- RDF.

2-7-3- زبان هستی‌شناسی وب  ((OWL)(Web Ontology Language)

2-7-4- منطق..

2-7-5-  برهان.

2-7-6-  اعتماد.

2-8- جستجو در وب معنایی..

فصل 3 : هستی شناسی.

3-1- مقدمه.

3-3- انواع هستی شناسی ها

3-4- معماری هستی شناسی ها

3-5- زبانهای بیان آنتولوژی..

3-5-1-  زبان OWL. 3

3-6- نحوه ایجاد هستیشناسیها

3-7- استخراج دانش...

3-7-1-  مراحل و روش تحلیل.

3-8- ابزار توسعه هستی‌شناسی‌ها

3-9- روشهای یکدست سازی هستی‌شناسی‌ها

فصل 4: سیستم تولید و نمایش آنتولوژی.

4-1- مقدمه.

4-2- مرحله شکستن وتشخیص نقش کلمات..

4-2-1- مرحله شکستن..

4-2-2- مرحله تشخیص نقش جمله.

4-3- مرحله استخراج دانش مفهومی از متن..

3-4-1-  الگوهای هیرست..

3-4-2- الگوی None Verb None.

4-4- ساختن فایل XML.

5: فصل 6: نتیجه­گیری.

منابع.

ضمیمه : کدهای برنامه.

دانلود هستی شناسی و آنتولوژی

کتاب شناسی؛ هستی از نظر فلسفه و عرفان


کتاب شناسی؛ هستی از نظر فلسفه و عرفان

این فایل، کتابشناسی و در واقع معرفی و شناسایی کتاب وزین هستی از نظر فلسفه و عرفان استاد سید جلال الدین آشتیانی است در این فایل، شما با صرف کمترین زمان، به عمق کتاب پی می برید با مطالعه این فایل، از با بسم الله تا تای تمت کتاب را در می یابید، فقط با خواندن 7 صفحه

دانلود کتاب شناسی؛ هستی از نظر فلسفه و عرفان

کتاب شناسی
هستی
نظر
فلسفه
عرفان
دسته بندی فلسفه و منطق
فرمت فایل pdf
حجم فایل 151 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 7

نگارنده این فایل، فارغ التحصیل دانشگاه رضوی مشهد در رشته فلسفه و مدرس دانشگاه و ویراستار متون فلسفی است. با علم کافی به مفاهیم و اصطلاحات فلسفی و صرف وقت بسیار و با رعایت نکات نگارشی و تسلط بر هنر خلاصه نویسی به تهیه این فایل اقدام کردم.

شما با خواندن یک فایل 7 صفحه ای به محتوای یک کتاب 326 صفحه ای پی می برید. این فایل در واقع، عصاره کتابی است که با یک پیشگفتار و یک مقدمه آغاز می شود و مشتمل بر 20 فصل است. در این فایل، کوشش شده، در عین اینکه مطالب کتاب با ایجاز و زبانی همه فهم و روان عرضه شود، اما امانتداری در بیان نکته نظرات استاد آشتیانی حفظ شده است.

در این فایل، ابتدا به معرفی شناسنامه کتاب اشاره شده سپس به شناسایی فصل به فصل کتاب با نهایت ظرافت پرداخته شده است. شیوه ما در این فایل، اینگونه است که مفاهیم یک پاراگراف 7-8 سطری را در یک سطر، به شما خواننده منتقل کنیم و از ذکر مطالب تکراری صرفنظر کردیم.

این فایل از دو جهت بسیار حائز اهمیت است: 1-اساسا کتاب شناسی و معرفی اجمالی یک اثر فلسفی برای عموم، زمان بر و علاقه وافری طلب می کند.2 -شما خواننده گرامی با صرف حداقل وقت و قیمت بسیار عالی به همان محتوا و عمق کتاب پی می برید که یک نفر با خواندن اصل کتاب و صرف زمان طولانی به آن دست می یابد.

دانلود کتاب شناسی؛ هستی از نظر فلسفه و عرفان

بررسی اثربخشی درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی


بررسی اثربخشی درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه‌درمانی با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی بر میزان درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی بوده‌است روش مورد استفاده در این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمونپس آزمون با گروه کنترل بود

دانلود بررسی اثربخشی درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی

اثربخشی درمان 
 هستی‌شناسی اسلامی
 درد معنوی 
دانشجویان 
مشکلات افسردگی
 آموزش‌های هستی‌شناسی اسلامی
 افسردگی
گروه‌درمانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 597 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 152

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه‌درمانی با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی بر میزان درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی بوده‌است. روش مورد استفاده در این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی سال تحصیلی 93-94 در دانشگاه فنی-حرفه‌ای بودند. به منظور انجام پژوهش، تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر برای شرکت در این برنامه در نظرگرفته شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس افسردگی بک ویراست دوم (1968) و مقیاس محقق ساخته درد معنوی بود. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آزمون کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش نشان داد که درمان با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی به طور معناداری (001/0p<) بر کاهش افسردگی و درد معنوی در دانشجویان مؤثربود.

 کلیدواژه‌ها: آموزش‌های هستی‌شناسی اسلامی، افسردگی، دانشجویان، درد معنوی، گروه‌درمانی

فهرست مطالب

فصل اوّل: مقدمه

1-1کلیات 2

1-2 بیان مسأله. 8

1-3ضرورت و اهمیت تحقیق.. 12

1-4اهداف پژوهش... 16

1-5تعریف مفهومی متغیرها16

1-5-1 افسردگی.. 16

1-5-2 درد معنوی.. 17

1-6تعریف عملیاتی متغیرها17

1-6-1 افسردگی.. 17

1-6-2 درد معنوی.. 17

 فصل دوّم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

2-1 افسردگی.. 19

2-1-2 الگوها و درمان‌های اختلال افسردگی.. 22

2-1-2-1 الگوی زیستی افسردگی.. 22

2-1-2-2 الگوی روان‌پویشی افسردگی.. 28

2-1-2-3 الگوهای شناختی افسردگی.. 30

2-1-2-4 الگوی وجودگرایی.. 33

2-1-2-5 افسردگی از دیدگاه معنوی‌گرایی.. 37

2-1-2-6 رویکرد اسلامی در تبیین افسردگی.. 42

2-2 درد معنوی.. 84

2-3 سابقه تحقیق.. 89

2-3-1 درمان با رویکرد اسلامی و افسردگی.. 89

2-3-2 درد معنوی و رویکرد هستی‌شناسی اسلامی.. 92

 فصل سوّم: روش پژوهش

3-1 طرح تحقیق.. 96

3-2 جامعه، نمونه و روش نمونه‌گیری.. 96

3-2-1 جامعه آماری.. 96

3-2-2 روش نمونه‌گیری.. 97

3-2-3 ملاک‌های ورود به پژوهش... 97

3-2-4 حجم نمونه. 97

3-3ابزارهای پژوهش... 98

3-3-1 ویرایش دوم مقیاس افسردگی بک (BDI-II)98

3-3-2 مقیاس درد معنوی.. 100

3-3-2-1 ویژگی‌های جمعیت‌شناختی مقیاس درد معنوی.. 100

3-3-2-2 روایی.. 101

3-3-2-2-1 همبستگی با نمره کل مقیاس... 105

3-3-2-2-2 روایی همزمان. 107

3-3-2-3 پایایی.. 108

3-4 روش اجرا109

3-5- مداخله. 109

3-6 روش تجزیه و تحلیل داده‌ها112

 فصل چهارم: یافته‌ها

4-1 یافته‌های توصیفی متغیرهای پژوهش... 114

4-2 تحلیل استنباطی.. 115

4-2-1 فرضیه اول: گروه‌درمانی با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی ، تأثیر

معناداری بر میزان افسردگی در دانشجویان افسرده دارد.115

4-2-2 فرضیه دوم: گروه‌درمانی با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی، تأثیر

معناداری بر میزان درد معنوی در دانشجویان افسرده دارد.117

 فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

5-1 بحث یافته اول. 120

5-2 بحث یافته دوم. 122

5-3 نتیجه‌گیری.. 125

5-4 محدودیت‌ها126

5-5 پیشنهادات.. 126

 منابع

منابع فارسی.. 127

منابع انگلیسی.. 138

 چکیده و صفحه عنوان به انگلیسی

 فهرست جدول‌ها

 عنوان صفحه

 جدول 3-1 میانگین و انحراف استاندارد سن شرکت‌کنندگان به تفکیک گروه‌ها98

جدول 3-2 فراوانی شرکت‌کنندگان بر اساس متغیرهای جمعیت‌شناختی.. 101

جدول 3-3: ماتریس عامل‎‌های چرخش یافته به شیوه واریماکس... 103

جدول3-4: ماتریس همبستگی مؤلفه‌های مقیاس و نمره کل آزمون. 106

جدول3-5: ماتریس همبستگی مقیاس درد معنوی و سلامت معنوی و ابعاد آنها107

جدول3-6: مقادیر پایایی مقیاس درد معنوی و ابعاد آن. 108

جدول 3-7: پلن گروه‌درمانی هستی شناسی اسلامی.. 111

جدول 4-1 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش در گروه آزمایشی و

کنترل. 115

جدول 4-2 نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری روی نمرات پس‌آزمون

افسردگیبا کووریت پیش‌آزمون. 116

جدول 4-3 میانگن تعدیل شده متغیر وابسته افسردگی.. 116

جدول 4-4 نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری روی نمرات پس‌آزمون درد

معنوی باکووریت پیش‌آزمون. 117

جدول 4-5 میانگن تعدیل شده متغیر وابسته درد معنوی.. 118

 فهرست نمودارها

 عنوان صفحه

 نمودار 4-1، میانگین نمرات افسردگی قبل و بعد از درمان. 117

نمودار 4-2، میانگین نمرات درد معنوی قبل و بعد از درمان. 118

دانلود بررسی اثربخشی درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی